مقام علمي حضرت فاطمه (سلام الله عليها)+نسيم معرفت

ساخت وبلاگ

نتيجه تصويري براي فضايل حضرت فاطمه


***نسيم معرفت***


مقام علمي حضرت فاطمه  (سَلامُ اللهِ عَلَيها)


فضايل و کمالات حضرت زهرا سلام الله عليها، مانند فضايل ساير معصومان است چون آن حضرت دختر خاتم پيامبران است که براي تولدش رسول خدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  چنين بشارت داده شد: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ: مابراي تو خيرفراوان عطا کرديم .  براي درک مقام معنوي و فضايل آن حضرت کافي است که روايات رسيده از پيامبر اکرم (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) را از خاطر بگذرانيم. فاطمه بهترين زنان دو عالم است، افضل از همه بانوان جهان از مقام عصمت کبري برخوردار بود، و از هر حيث نسبت به بانوان جهان برتري و الگوي زنان بعد از خود است «فاطمه سيدة زنان عالمين است».


چنانکه در روايات فراوان آمده است، حضرت زهرا تنها بانويي بود که در شأن همسري اميرمؤمنان بود و اگر علي نبود براي زهرا کُفوي نبود، اين روايت و روايتهاي ديگري که در منابع حديثي درباره مقام و فضيلت حضرت زهرا آمده است همه نشانگر اين است که اين بانو فضايل و مقام معنوي و علمي بسيار بالايي داشت. از نظر علمي در حدّي بود که ساير ائمه در آن درجه قرار داشتند، اگر آن بانو هم کُفوي غير از علي نداشت اين حقيقت بيانگر عظمت علمي حضرت زهرا(س) است.


از امام صادق  (عَلَيهِ السَّلامُ )   نقل شده که سؤال فرمود: آيا ميدانيد تفسير کلمه «فاطمه» چيست؟ راوي گويد: خير مولايم مرا به تفسير آن آگاه فرماييد. فرمود يعني که شرّ و بدي در وجود او راهي ندارد و اگر براي همسري اين بزرگوار  ، علي  (عَلَيهِ السَّلامُ ) نبود تا قيامت کسي همشأن ايشان نميشد[1] مقام علمي آن حضرت نيز چونان علي(ع) بعد از پيامبر سرآمد تمام بشريت است اگرچه عرصه را به آن حضرت به قدري تنگ نمودند که اندکي پس از پدر مهربانش دنيا را ترک کرد و با پهلوي شکسته به حضور پدرش شتافت.


«وَ اللَّهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِالْعِلْمِ وَ عَنِ الطَّمْثِ بِالْمِيثَاقِ: به خدا سوگند که خداوند آن بانو را از علم مملو ساخت و از ناپاکيهاي زنان در عالم در منع کرد و مبرا نمود.»[2] «به خدا سوگند خداوند متعال آن حضرت را به قدري در علم وسعت و ظرفيت داد که از علم بشري بي نياز نمود و هرگز نيازي به آموختن از ديگران نداشته باشد زيرا پدرش اولين معلم اسلام است و آخرين پيامبر است که خداوند او را با دين کامل و کتاب آسمانيش به سوي بشريت فرستاد».[3]  همچنانکه علي (عَلَيهِ السَّلامُ ) مي فرمود: «بپرسيد از من از هر چيزي که نميدانيد و از هر چيزي که مي خواهيد زيرا که در اين سينة من علومي انباشته شده که از پيامبر فراگرفته ام و همواره دنبال مردمي هستم که لياقت داشته باشد، تا آن را به آنها بياموزم. فاطمه نيز از اين مقام رفيع علمي برخوردار بود، چون همشأن با علي (عَلَيهِ السَّلامُ ) در تمام فضايل معنوي و علمي بود، اگر ما به خطبه آن حضرت که درباره دفاع از ولايت که در مسجد ايراد فرمود خوب تأمل کنيم خطبه اش را همسنگ خطبه هاي اميرمؤمنان خواهيم يافت.[4]


مرحوم مجلسي دربارة تفسير حديث امام باقر عليه السلام فرمود: «فَطَمَهَا اللهُ بِالعِلمِ» يعني به سبب کثرت علم از جهل بريده شد و به قدري علم دارد که جهالت هرگز در آن راه ندارد و از آغاز آفرينش برخوردار از علوم رباني شده[5] بنابراين آن حضرت تنها دختر پيامبر اکرم بوده است که فرزندانش امامان معصومي چون حسن و حسين هستند که هر يک معدن و مخرن علوم الهي بودند و در حضور آن بانو تعليم و تربيت ديده بودند.


از طرفي آن بانو تنها هم شان اميرمؤمنان(ع) بود و از هر جهت خصوصاً از جهت علمي و همچنين يازده امام معصوم که وارث علم الهي هستند، فرزندان آن حضرت هستند و تمام آنها به فضائل آن حضرت تصريح کرده اند و آن حضرت در تمام فضائل با آنها شريک است[6] و آنها وارث علم فاطمه (س) هستند که مُصحَف فاطمه به آنها رسيد.


** چند داستان در مورد زندگي حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلَيها)


اصل پوشش ظاهر(حجاب) و دارا بودن صفت کمالي عفاف براي زن مؤمنه يکي از وظايف ديني و انساني به شمار مي رود که زنان مسلمان جهت حفظ تقوي و کسب رضايت خدا و رسول خدا صلي الله عليه و آله و ابراز بندگي خدا از طرفي، و جهت حفظ امنيت اخلاقي اجتماع از سوي ديگر بايد ملتزم به آن باشند. يکي از پيام هاي صريح زندگي فاطمه زهرا سلام الله عليها اهميت دادن آن بانوي گرامي به حجاب و پوشش در حد فوق العاده مي باشد که در اين مختصر به ذکر دو روايت کفايت مي کنيم.


1. از امام کاظم عليه السلام روايت است که علي عليه السلام فرمود: نابينائي اجازه خواست و بر فاطمه سلام الله عليها وارد شد پس حضرت زهرا خود را از او پوشاند، رسول خدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) به وي فرمود: براي چه خود را از او مي پوشاني در حالي که تو را نمي بيند؟ فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلَيها)  عرض کرد: اگر او مرا نمي بيند همانا من او را مي بينم و وي بوي مرا استشمام مي کند. آنگاه رسول خدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمودند: گواهي مي دهم که بي شک تو پاره تن مني.[7] از اين روايت علاوه بر پوشاندن بدن، لزوم پوشش بوي عطر زنان هم از مردان نامحرم فهميده مي شود.


2. و نيز علي عليه السلام مي فرمايند: خدمت رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله بوديم، آن حضرت پرسيد چه چيزي براي زنان نيکو و رواست؟ حضرت زهرا (سَلامُ اللهِ عَلَيها) فرمودند: «خَيْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ.[8]  آنچه براي زنان نيکوست اينکه بدون ضرورت مردان نامحرم را نبينند و نامحرمان نيز او را ننگرند.


حضرت زهرا (سَلامُ اللهِ عَلَيها) در عبادت و عصمت به حدّي رسيده بود که در حديث مُتفق ميان شيعه و اهل سنت آمده است که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در رابطه با عصمت و عبادت آن حضرت فرمودند: «يا فاطِمَهُ اِنَّ اللهَ يَغضِبُ لِغَضَبِکِ وَ يَرضَى لِرضاکِ» اي فاطمه  : خداوند با خشم تو خشم مي کند و با رضاي تو راضي مي شود.[9] آن حضرت گاهي تا صبح مشغول عبادت مي شد، حضرت امام حسن عليه السلام مي فرمايند: شب جمعه اي ديدم که مادرم همواره در رکوع و سجود بود تا اينکه صبح شد و مي شنيدم که براي مردان و زنان مؤمن دعا مي کرد و نام مي برد ولي براي خود دعا نکرد. گفتم: اي مادر چرا براي خويش دعا نمي کني همانگونه که براي ديگران دعا مي کني؟ فرمود: پسرم اوّل همسايه بعد خانه.[10]


اين روايات علاوه بر اينکه تأکيد بر شب زنده داري ها و عبادتهاي آن حضرت دارد مي رساند که حضرت زهراء نسبت به اطرافيان و همسايگان خويش بي تفاوت نبودند و همواره در حقّ بندگان خوب خدا خيرخواه و براي رفع حوائج آنان دعا مي کردند.


پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در مورد دخت گراميش مي فرمود: ،فاطمه حوريه اي انساني است هرگاه در محراب در مقابل خداوند خويش مي ايستد. نور او براي ملائکه آسمان همچون نور ستاره ها براي اهل زمين مي درخشد، خداوند عزوجل مي فرمايد: اي فرشتگان من بنگريد به بندة من فاطمه، سرور بندگانم، که در مقابل من ايستاده و بند بند بدن او از خوف من مي لرزد و با خشوع قلب خود به عبادت من روي آورده است، شما را گواه مي گيرم که شيعيان او را از آتش جهنم امان دادم.[11]


حسن بصري با اينکه از طرفداران اهل بيت عليهم السلام نيست مي گويد: در اين امت کسي عابدتر از فاطمه سلام الله عليها نبود، آنقدر به عبادت مي ايستاد که قدمهايش وَرم مي نمود.[12]


حضرت زهرا سلام الله عليها در لحظات آخر عمر خويش همچون ايام گذشته مشغول عبادت و راز و نياز با حضرت احديت بود و شيعيان و پيروان اسلام و نيز در حقّ گنهکاران و خطا پيشه گان امت اسلامي دعا مي کرد و طلب مغفرت براي آنان از بارگاه خداوند متعال داشت. اسماء همسر جعفر طيار نقل مي کند که در لحظه هاي آخر عمر حضرت زهراء (سَلامُ اللهِ عَلَيها) متوجه آن بزرگ بانوي عالم بودم، ابتداء غسل کرد و لباسهايش را عوض نمود و در خانه مشغول راز و نياز با خدا شد. جلو رفتم، فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلَيها) را ديدم که رو به قبله نشسته و دستها را به سوي آسمان بلند کرده و چنين دعا مي کند: «اِلهي وَ سَيِّدي اَسْئَلُکَ بِالذَّيِنَ اصْطَفَيْتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَيَّ في مُفارَقَتِي اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شيعَتِي وَ شيعَةِ ذُرِّيَتِي. پروردگارا، بزرگوارا، بحقّ پيامبراني که آنها را برگزيدي و به گريه هاي فرزندانم در فراق من، از تو مي خواهم گناهکاران شيعيان من و شيعيان فرزندان مرا ببخشائي».[13]


و اينها خود بزرگترين درس از زندگي سرشار از ايمان آن حضرت مي باشند که مي توانند تحولّي عميق در دلهاي خفته و پژمرده از غفلت و ناداني انسانها در تمامي قرون و بالاخص در عصر حاضر ايجاد کنند. اميد است با پيروي از ائمه اطهار عليهم السلام بتوانيم زندگي پر از معنويت و ايمان براي خود و جامعه خود بسازيم. در پايان حديثي از حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله در رابطه با حضرت زهراء سلام الله عليها ذکر مي کنيم. انشاءالله که بتوانيم در زمرة محبان واقعي اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام قرار گيريم.


قال رسول الله (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) : «من أحب فاطمه ابنتي فهو في الجنة معي و من أبغضها فهو في النار. يا سلمان، حبّ فاطمه ينفع مائة من المواطن: رسول خدا صلي الله عليه و آله به سلمان فرمودند: اي سلمان، هر کس دخترم را دوست بدارد او بامن در بهشت است و هر کس او را دشمن بدارد او در آتش است. اي سلمان، حبّ فاطمه سلام الله عليها در صد جايگاه سود مي دهد، آسانترين آن جايگاه ها مرگ و قبر و ميزان و صراط و محاسبه است. هر کس از او، دخترم راضي باشد من از او راضيم و هر کس من از او راضي باشم خدا از او راضي باشد و هر که بر او خشم کند من بر او خشم کنم و هر کس بر او خشم نمايم خدا بر او خشم کند. اي سلمان، واي بر کسي که به او و شوهرش ستم کند. واي بر کسي که به ذرّية او ستم کند.»[14]


تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها


روايتي در کتاب هاي متعدد از جمله «من لا يحضر الفقيه» آمده که امير مؤمنان علي (عَلَيهِ السَّلامُ ) خطاب به مردي از بني سعد فرمود: اين جريان را از خود و فاطمه به شما مي گويم: فاطمه نزد من بود و فاطمه کسي بود که در امور زندگي و کار منزل بسيار زحمت مي کشيد، با مشک آب مي آورد، و آسياب مي کرد تا اين که دست او زخم مي شد، خانه را جارو مي کرد تا اين که لباس او غبارآلود مي شد، و در کارهاي پختن غذا زحمت مي کشيد و از اين جهت بسيار خسته و لباس هاي او از دود هيزم سياه مي شد. من روزي به او گفتم اگر نزد پدرتان برويد و از او خدمت کاري بخواهيد که در کارهاي منزل به شما کمک کند، شايد از اين زحمت ها مقداري راحت شويد.


فاطمه نزد پيامبر صلي الله عليه و آله رفت، ديد افرادي در حضور پيامبر هستند. فاطمه حياء کرد و چيزي به پيامبر نگفت و برگشت، اما پيامبر فهميد که فاطمه براي کاري آمده بوده است. فرداي آن روز، حضرت آمد و فرمود: يا فاطمه ديروز براي چه کاري نزد من آمده بودي؟ ما ترسيديم که اگر چيزي نگوييم شايد حضرت بلند شود و برود، لذا جريان را مطرح کرديم و کارهاي سنگيني را که فاطمه در منزل انجام مي داد و سبب خستگي او مي شد با حضرت بازگو نموديم. حضرت در پاسخ فرمود: آيا به شما چيزي که از خدمت کار منزل بهتر باشد نياموزم؟ بعد فرمود: 34 مرتبه «الله اکبر»، و 33 مرتبه «الحمد لله» و 33 مرتبه «سبحان الله» بگوييد. بعد فاطمه سر بلند کرد و سه بار گفت: ما از خدا و رسول خدا راضي شديم.[15] اين اصل جريان بوجود آمدن تسبيح حضرت زهرا (سَلامُ اللهِ عَلَيها) بود اما به دليل اهميت اين ذکر شريف، چند نمونه از رواياتي را که درباره فضيلت آن وارد شده بازگو مي کنم.


1. امام صادق عليه السلام فرمود: «من سبح تسبيح فاطمة (سَلامُ اللهِ عَلَيها) غفرالله له: يعني هر کسي تسبيح حضرت فاطمه بجا آورد خداوند گناهان او را مي آمرزد.»[16]


2. نيز امام صادق عليه السلام فرمود: «تسبيح الزهراء فاطمه سلام الله عليها في دبر کل صلاة احبّ الي من صلاة الف رکعةٍ في کل يوم: يعني بجا آوردن تسبيحات حضرت فاطمة زهرا در تعقيب هر نماز براي من از هزار رکعت نماز در هر روز محبوب تر است.»[17]


3. يکي از روات مي گويد نزد امام صادق عليه السلام از سنگيني گوشم شکايت کردم. حضرت فرمود: «عليک بتسبيح فاطمه سلام الله عليها: يعني بر شما باد به گفتن تسبيحات حضرت زهرا.»[18]


پي نوشت ها:






[1]  موسوي، محمد کاظم، فاطمه از مهد تا لحد، نشر آقاق، چاپ چهارم، 1371، ص65.




[2]  مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص14، 15، و رحماني همداني، فاطمه الزهرا و بهجه قلب المصطفي، تهران، مرضيه، چاپ دوم، 1372ش، ص149.




[3]  موسوي، محمدکاظم، پيشين، ص 64.




[4]  ر.ک: خطابة فدک، عزالدين زنجاني، شرح خطبه حضرت زهرا، مشهد، چاپ اول، ص40.




[5]  مجلسي، پيشين، ج 43، ص65، 101. و ر.ک: رحماني همداني، پيشين، ج43، ص14.




[6]  ر.ک: رحماني همداني، پيشين، ص37، 60 و ص9، 13. فضائل حضرت زهرا از زبان فرزندانش.




[7]  قزويني، سيد محمدکاظم، فاطمة الزهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه علي کرمي، انتشارات نشر مرتضي، چاپ چهارم، 1382ش، ص330.




[8]  نيلي پور، مهدي، فرهنگ فاطميه، اصفهان، انتشارات مرکز فرهنگي شهيد مدرس، چاپ سوم، 1382ش، ص250.




[9]  شيخ طبرسي، فضل بن حسن، اعلام الوري با علام الهدي، مؤسسه آل البيت، لإحياء التراث، چاپ اول، 1417ق، ج1، ص294.




[10]  علامه مجلسي، تاريخ چهارده معصوم(ع)، چاپ نهم، انتشارات سرور، 1382ش، ص193.




[11]  قزويني، سيدمحمدکاظم، فاطمة الزهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه علي کرمي، انتشارات نشر مرتضي. چاپ چهارم، 1382ش، ص301.




[12]  همان.




[13]  فرهنگ فاطميه، همان، ص15.




[14]  همان، ص13.




[15]  شيخ صدوق، محمد، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص 320.




[16]  حلي، وسايل الشيعه، قم، نشر مؤسسه اهل البيت، 1416 ق، ج 6، ص 439، کتاب صلوة، باب 7.




[17]  مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، نشر دار احياء، 1403هـ ق، ج 82، ص 332.




[18]  همان، ص 334.


http://www.hawzah.net/fa/Article/View/93445




ما را در سایت (انواع آيت الله؟!)نوشته ر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nasimemarefata بازدید : 205 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 10:23

خبرنامه