(انواع آيت الله؟!)نوشته رفيق شفيق ما آقاي کاظم استادي+نسيم معرفت

ساخت وبلاگ

نتيجه تصويري براي علامت سوال متحرک


***نسيم معرفت***


 


به نام خدا


(انواع آيت الله) ؟!!!


عنوان "آيت الله"، اگر چه در هزار سال اخير، به ندرت براي علماء استفاده مي­شده است، اما در نيم قرن اخير، جزء رايج­ ترين عناوين علماء شده است؛ به گونه اي که به هرج و مرج گراييده است. اکنون روزي نيست که چند آيت الله، متولد نشوند و به تَبَع آن، چند آيت الله به ديار باقي نشتابند. براي تنوير افکار عمومي، در اين چند سطر، سعي مي­شود تا برخي از انواع "آيت الله ها" را ذکر کنيم ،تا شايد امر به معروفي شده باشد.


[نوع اول ] : رايج­ترين نوع از انواع آيت الله،   "آيت الله فوتي" است. در قم   روزي نيست که حداقل چند اعلاميه فوت با درج عنوان آيت الله بر در و ديوار نباشد، معمولاً شايد خود مُتوفَّي نيز روحش از آيت الله شدنش بي­ خبر باشد، اما بازماندگان مرحوم ، بسيار علاقمندند تا عزيز از دست رفته خود را با لقب آيت الله خطاب و معرفي نمايند. البته اين نوع تسامح در عنوان، مختص اين مورد خاص نيست و بسيار رايج است که مثلا دانشجوي فوت شده رشته مهندسي و يا پزشکي را مرحوم دکتر و مرحوم مهندس خطاب مي­کنند.


نوع ديگر آيت الله، که گاهي ظهور مي نمايد؛ "آيت الله مقامي" است. يعني شخصي تا ديروز حداکثر ، "حجت الاسلام و المسلمين" بوده است، اما امروز که مقام امام جمعه ­اي و يا رييس قوه­ اي را کسب مي­کند، مي­شود آيت الله؛ بيش از اين نمي توان در اين نوع آيت الله، سخن گفت؛ که لاجرم زبان سرخ، سرسبز مي دهد به باد.


نوع سوم، "آيت الله کاري" است، و اين نوع از خطاب عنوان، بسيار رايج است؛ به صورتي که مثلاً من و يا ديگري گره کارمان توسط "حجة الاسلام و المسلميني" حل مي شود،  اما  در نامه درخواست خود، براي رفع مشکل يا دريافت کمک هزينه و يا انواع امور ديگر، عنوان ايشان را مي­نويسيم "جناب حضرت آيت الله"؛ به ظاهر اين نوع خطاب، نمي تواند زياد مشکل ساز باشد، اما از آن طرف، ممکن است به مرور زمان، افراد بيشتري اين عنوان را براي اين شخص به کار برند و کم کم، اين توهم براي او حاصل شود، که نکند راستي راستي ما  آيت الله هستيم و خودمان خبر نداريم .


نوع ديگر(چهارم) و بسيار شايع آيت الله،   " آيت الله رسانه اي" است، يعني افرادي هستند که در بين اهل علم حُجة الأسلام هستند و يا حداکثر به "حجة الاسلام و المسلمين" معروفند، اما رسانه اي يا رسانه هايي، چه تصويري و چه کاغذي، براي مقاصد رسانه اي خود و يا به عنوان رپرتاژ آگهي، او را "آيت الله" خطاب مي کنند. فرض کنيد مدير مسوول روزنامه اي به قم سفر مي کند و ديدارهايي با برخي علماء دارد، خوب کمترين کار او در روزنامه­ اش اين است که، دهها نفر را رديف کرده و تيتر مي زند که ما با "آيت الله ها" ديدار داشته ايم،  اين در صورتي که برخي از آن آيت الله ها، حتي در بين اهل علم قم نيز شناخته شده نيستند.


*  [نوع پنجم]  بي مناسبت نيست در بين معرفي انواع آيت الله،   "آيت الله واقعي" را نيز به صورت مختصر معرفي کنيم. در حوزه عليمه قم مرسوم است که تنها به افرادي که جزء اساتيد سابقه­ دار حوزه هستند و از سطوح ابتدايي تا سطوح عالي رسمي (فقه و اصول) حوزه را تدريس کرده ­اند و اکنون حوزه درس معقول و قابل ارائه اي دارند و شاگردان متنوعي و فاضلي پرورده اند و نيز در بين اهل علم حوزه علميه به فضل و دانش مشهورند، لقب آيت الله داده مي شود. و معمولاً رسم اين نيست که اين لقب از افراد پايين به بالا داده شود. به عبارت ساده تر، اين لقب پس از استعمال علمايي برجسته از اساتيد طراز اول حوزه علميه يا مراجع معظم تقليد براي شخص به مزبور، کاربرد رسمي پيدا مي کند.


[نوع ششم ] .... ( البته نوع ششم را رفيقِ شفيقِ ما ذکر نفرمود يا اينکه در تايپ از قلم افتاده است که بنده يعني  سيد اصغر سعادت ميرقديم  ، اضافه مي کنم :


آيت الله اِلهامي يا مُکاشَفَه اي  به اين معني که به گمان خود تصور مي کند که به ايشان (در خواب يا ... ) الهام يا مکاشفه  شده که آيت الله مي باشد . البته در اين نوع از ادعاي آيت الله بودن بايد به مدعي آن نگاه کرد که کي باشد ؟!!!....  ولي از قرار معلوم  حُقّه اي در کار است ... ؟!)




نوع هفتم از انواع آيت الله، "آيت الله غُروري" است که شايد نامناسب ترين نوع استعمال آيت الله باشد. معمولاً در بين علماء به علت کسب فضايل اخلاقي، خود شخص، حَذَر (پرهيز)مي کند از به کار بردن لقب آيت الله براي خودش و از عناوين اَلأَحقَر و همانند آن، براي ذکر نام خود و امضاء استفاده مي کند. اما به ندرت ديده شده که افرادي از سر غرور، خود را آيت الله خطاب مي کنند، تا درسي شود براي ديگران، که آنها نيز از اين لفظ براي بزرگداشت او استفاده نمايند.


[ نوع هشتم ]"آيت الله سياسي يا جناحي"، هشتمين نوع از آيت الله است، که در دوره حاضر بسيار نيز شايع است. اين جناح براي پيشبرد اهداف سياسي خود و يا رأي گيري از مردم، مي گويد جناح ما را ده يا بيست "آيت الله" تأييد نموده و آن جناح ديگر نيز به شرح ايضاً. و يا براي اينکه اين جناح ده ها عالم برجسته آيت الله دارد، آن جناح ديگر با تلاش بسيار، چند تا "آيت الله" براي خود دست و پا مي کند تا در مقابل ديگران کم نياورد.


[ نوع دهم ]  کم خطرترين نوع آيت الله،    "آيت الله اسمي" است، که نهمين نوع از انواع ليست اين نوشتار است. منظور از آيت الله اسمي،    آيت الله ­هايي هستند، که واقعاً اسمشان در شناسنامه آيت الله است و از خوش روزگار، يک شبه ره صد ساله زدند. ايشان وقتي وارد حوزه علميه شوند، ناخواسته مي شوند، جناب آقاي آيت الله فلاني. از اين نوع آيت الله گريزي نيست، چرا که اسم است و اسم است و اسم.


نوع دهم، "آيت الله کتابي" است، اين نوع از آيت الله، معمولاً در بين برخي مؤلِّفين و نويسندگان حوزوي، رايج است که براي فروش کتاب يا اهدافي که قبلاً گذشت، بر روي جلد کتاب منتشر شده مي نويسند "آيت الله فلاني". البته اگر تدليس نباشد، لاجَرَم مفاسد ديگري بر آن مترتب است، که از حوصله اين مقال خارج است.


نوع يازدهم، "آيت الله فرقه اي" است، اين نوع آيت الله، بسيار کمتر رايج است و معمولاً بين دو فرقه يا مذهب فرعي، براي اهداف ضدمذهبي خود به کار مي روند. مثلاً شايد در بين برخي از روحانيون شيعه  افرادي انگشت شمار، گرايش به اصول اهل تسنن داشته باشند و يا مطلبي به نفع آنها ذکر کرده باشند، از اين به بعد، آن اهل علم ،يقيناً با لقب "آيت الله" از سوي اهل تسنن خطاب مي شود؛ که مثلا آيت الله فلاني در فلان کتاب يا فلان سخنراني اين مطلب را گفته است.


نوع دوازدهم، "آيت الله انتسابي" است. بسياري از افراد که در ارتباط با برخي از علماء هستند، براي بزرگداشت خودشان، لقب آيت الله  مربوط به  آن روحاني( عالم) را  منتسب به خود مي دهند. مثلاً فرض کنيد اهل علمي، بنا به مصالحي، محافظي داره. خوب اين محافظ، براي بزرگنمايي خود و کار خود، مي گويد: من محافظ "حضرت آيت الله فلاني" هستم. و الي آخر ...      [ تذکر :  البته در نوع دوازدهم شخصِ مدعي ،  ادعاي آيت الله بودن ندارد بلکه فقط  به جهت بزرگنمايي و انگيزه هاي ديگر خودش را منسوب به يک آيت الله مي نمايد «سعادت ميرقديم» ]


لقب آيت الله، انواع ديگري نيز دارد، که براي رعايت متقضاي اختصار نوشتار، از ذکر آنها صرف نظر مي کنيم. اما در پايان، آنچه بسيار مهم است اين است که غالب اين عناوين و القاب، نشان از ضعف نفس عالمان دين نيست، بلکه از سهل انگاري ما مردم است که خواسته يا ناخواسته، دست به اين کار مي زنيم. شايد بسياري از علماء راضي به اين عمل نباشند و ناخودآگاه در اين وادي قرار گرفته باشند. بنابراين مناسب است که ما مردم به هم تذکر دهيم و رعايت کنيم تا اين مفسده باعث نشود در آينده نزديک لقب و عنوان، کم بياوريم؛ چرا که اگر در گذشته علماء بسيار مهمي "ثِقةُ الاسلام" و يا "حُجَّةُ الأِسلام" بودند، اکنون اکثرا "آيت الله" هستند. و حتي در حال حاضر ، بيش تر از شصت نفر "آيت الله العظمي" مي باشند. که اگر اکنون بخواهيم، عالمي را که از همه برجسته تر هست ميان آنها خطاب کنيم، ديگر بايد به ايشان، چه لقبي بدهيم تا ايشان در سلسله القاب قبلي سَر( و بالاتر) باشد، و رعايت احترام او را نموده باشيم؟!!


 


 


*  [نوع پنجم]  بي مناسبت نيست در بين معرفي انواع آيت الله،   "آيت الله واقعي" را نيز به صورت مختصر معرفي کنيم. در حوزه عليمه قم مرسوم است که تنها به افرادي که جزء اساتيد سابقه­ دار حوزه هستند و از سطوح ابتدايي تا سطوح عالي رسمي (فقه و اصول) حوزه را تدريس کرده ­اند و اکنون حوزه درس معقول و قابل ارائه اي دارند و شاگردان متنوعي و فاضلي پرورده اند و نيز در بين اهل علم حوزه علميه به فضل و دانش مشهورند، لقب آيت الله داده مي شود. و معمولاً رسم اين نيست که اين لقب از افراد پايين به بالا داده شود. به عبارت ساده تر، اين لقب پس از استعمال علمايي برجسته از اساتيد طراز اول حوزه علميه يا مراجع معظم تقليد براي شخص به مزبور، کاربرد رسمي پيدا مي کند.






**(انواع آيت الله؟!)نوشته رفيق شفيق ما آقاي کاظم استادي+نسيم معرفت


 


kazem ostadi  انواع آيت الله -  + نويسنده موّفقجناب آقاي کاظم استادي قمي


 


kazem ostadi  انواع آيت الله -  + نويسنده موّفقجناب آقاي کاظم استادي قمي




http://kazemostadi.persianblog.ir/post/99/

(انواع آيت الله؟!)نوشته ر...
ما را در سایت (انواع آيت الله؟!)نوشته ر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nasimemarefata بازدید : 229 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 12:32