سرويس علمي فرهنگي خبرگزاري «حوزه»، در گفتوگو با حجت الاسلام سيد اصغر سعادت ميرقديم لاهيجاني به بررسي ريشه تاريخي نوروز پرداخته است.
بهار در شعر و ادب فارسي
يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَي أَحْسَنِ الْحَالِ
براي ورود به بحث عيد نوروز مناسب ميدانم چند بيت شعر را بيان بدارم. جناب مولانا در مثنوي، شعري را در باب فصل بهار آورده است:
گفت پيغمبر به اصحاب کبار****تن مپوشانيد از باد بهار
آنچه با برگ درختان ميکند***با تن و جان شما آن ميکند
و از جهت لطفي که اين شعر داشت آن را قرائت کردم و همين طور شعر زيبايي از جناب سعدي شيرازي قرائت ميکنم.
که تواند بدهد ميوه رنگين از چوب***يا که باشد که برآرد گل صد برگ از خار
اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود***هر که فکرت نکند نقش بود بر ديوار
ارغوان ريخته بر درگه خضراي چمن***چشمه هايي که در او خيره بماند ابصار
کوه و دريا و درختان همه در تسبيحاند***نه همه مستمعان فهم کنند اين اسرار
آفرينش همه تنبيه خداوند دل است***دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر ميگويند؟***کآخر اي خفته سر از بالش غفلت بردار
تا کي آخر چو بنفشه سر غفلت در پيش؟***حيف باشد که تو در خوابي و نرگس بيدار
*بهار و تفکر در آفرينش
دو آيه از آيات قرآن کريم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، يکي آيه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ؛ آيه 63 سوره حج » و ديگري در ابتداي سوره حج که ميفرمايد:«... وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ ؛ حج آيه 5»
*ريشه تاريخي نوروزوپايه گذار آن
ريشه تاريخي نوروز، به پنج هزار سال قبل بر ميگردد. پس دانستن اين مسأله ميتواند در بعضي مواقع در مبناي فکري و نظري ما هم تأثير گذار باشد؛ لذا ما بايد بدانيم که سر منشأ نوروز از کجاست؟ در جواب بايد گفت که ريشه نوروز در ايران باستان است، پس قدمت آن در حد پنج هزار سال قبل بوده و کسي که نوروز را پايه گذاري کرد؛ جمشيد پسر طهمورث است .
جناب ابوريحان بيروني در کتاب «آثار الباقيه» در زمينه عيد نوروز ميفرمايد: مردم ايران در عصر باستان پنج روز را تعطيل کرده و جشن ميگرفتهاند، اول فروردين تا پنجم فروردين که جزو جشن هاي عمومي بود. همچنين روز ششم فروردين جشني خاص بود که مخصوص شاه و اطرافيان وي بوده است.
*آيا نوروز از نظر اسلام پذيرفته شده يا خير؟
حضرت آيت الله محمد حسين آل کاشف الغطاء در اين رابطه نظري دارند،و آن اين که عيد بر چهار قسم است، اول عيد ديني، دوم عيد مذهبي، سوم عيد ملي و چهارم عيد تکوين که عيد تکوين همان عيد عالم وطبيعت است . اما در روايتي از امام هادي (ع) داريم که فرمود : اَلعِيدُ اَربَعَهُُ لِلشِّيعَهِ ، براي شيعه چهار عيد داريم الاضحي، الفطر، الغدير و الجمعه، پس عيد ديني به معناي عام خود که مذهب را هم شامل ميشود، اين چهار عيد است(اَلأَضحي، اَلفِطر، اَلغَدير و الجُمُعَهُ )و در تقسيمي که امام هادي(ع) کردند: بر مبناي تقسيم ديني بالمعني العام است، اما بنابرتقسيمي که آقاي کاشف الغطاء کردند، چهار عيد داريم، عيد ديني، عيد مذهبي، عيد ملي و تکوين (که همان عيد آفرينش و طبيعت و عالَم است). طبق تقسيم ايشان معلوم است که عيد ديني عبارتست از عيد قربان و عيد فطر، عيد مذهبي فقط غدير است که البته به نظرمن غدير براي همه است (واختصاصي به مذهب شيعه ندارد) .
چرا ايشان اين تقسيم را انجام داد؟
منظورشان( حضرت آيت الله محمد حسين آل کاشف الغطاء)اين بود که عيد نوروز جزو عيد عالم ، طبيعت و تکوين بوده و ربطي به شيعه، سني، دين اسلام و يا باستان هم ندارد، بر اين اساس، آنچه هست به طبيعت باز ميگردد وربطي به دين ومذهب ندارد، يعني در اول نوروز که زمين بعد از آن شکوفا ميشود، فصل بهار و روز آغازين آن عيد ميباشد، البته بايد بدانيم که حلاوت اين عيد تا يک ماه در اذهان وجود دارد، اين طور نيست که بگوييم چون روز عيدِ نوروز تمام شد پس عيد هم تمام ميشود، بايد توجه داشت که عيد نوروز عيدي باستاني و ملي است که رنگ اسلامي دارد و مورد تأييد اسلام ميباشد.
*عيد نوروز در مجامع روايي
در رابطه با عيد نوروز ميتوان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسياري از روايات مربوط به عيد نوروز در آنجا ذکر شده يکي از اين روايات، روايت مُعَلّي بن خُنَيس از شاگردان فدايي امام صادق ع )بود و به شهادت هم رسيد، در زمان حکومت عبد الله سفاح اولين خليفه عباسي فرماندار مدينه ايشان را دستگير کرد و گفت که نام شيعيان را بگو و ايشان درجواب گفت: حتي اگر شيعيان زير پاي من باشند من قدمهايم را جابجا نميکنم لذا ايشان را به دار زدند، مرحوم مجلسي بخشي از اين روايات مربوط به نوروز را از مُعَلّي بن خُنَيسنقل ميکند، يک سري از روايات، نوروز را مخدوش کرده و جنش نوروز را رد مي کند و طبق اين روايات، عيد نوروز مردود است، اما علامه مجلسي ميفرمايد: روايات معلي بن خنيس مورد اعتماد، ممدوح و ثقه است و سند روايات ايشان درست، محکم و صحيح مي باشد، بنابراين روايات ديگر در باب نوروز نميتوانند با روايات معلي بن خنيس مقابله کنند.
*نوروز در لسان شرع چه جايگاهي دارد؟
اگر براي پاسخ، روايات جلد 56 بحارالانوار را بررسي کنيم، مشخص ميشود که نوروز در اسلام چه جايگاهي دارد. منصور دوانيقي (لعنة الله عليه)، امام کاظم (عليه السلام) را دعوت ميکند و ميگويد يابن رسول الله اول نوروز است شما اينجا جلوس بفرماييد تا آقايان هدايايي که ميآورند و تبريک ميگويند، شما هم حضور داشته باشيد؛ امام(ع) امتناع ميکند و ميفرمايند: من به روايات جدم رسول الله مراجعه کردم و روايتي مبني بر تأييد نوروز نديدم، بلکه اسلام آيين نوروز را محو کرد. اين يعني مخدوش شدن نوروز و آنهايي که نوروز را رد ميکنند، يک سري از اين روايات را ميگيرند، منصور دوانيقي ايشان را قسم ميدهد که شما را به خدا اينجا بنشينيد و امام(ع) ناچاراً نشستند [وَ حُکِيَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِليَ مُوسَي بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِي يَومِ النِّيرُوزِ وَ قَبضِ ما يُحمَلُ إِلَيهِ فَقالَ (ع): «إِنِّي قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّي رَسُولِ اللّهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِيدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحيِيَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِياسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظيمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]
مرحوم مجلسي در ادامه ميفرمايد: روايات معلي بن خنيس از نظر استحکام سند بالاتر از اين روايتي است که اشاره شد. نظر بنده اين است که از اين روايت هيچ خدشه اي بر نوروز نفهميدم. من که به همه روايات اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به اين نتيجه رسيدم که امام (ع) ميخواهند بفرمايند: اسلام آيين نوروز و سنت ايرانيان را محو نکرد بلکه خرافات و شرکهايي را که مربوط به نوروز و جشن نوروز بود، را محو کرد (وتعبير امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آيين نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتي بود که همراه نوروز بوده نه اينکه اسلام اصل نوروز را محو کند.)
پس بايد گفت که کار اسلام تصفيه است، گاهي (بعضي از امور را)به طور کل رد کرده و گاهي نيز پاکسازي ميکند(به اين معني که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولي جوانب انحرافي وباطل آن را رد مي نمايد . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که که همراه با شکفتن طبيعت و ديد وبازديد وصله ارحام و نظافت وپاکي ظاهري وباطني ...مي باشد رد نمي کندبلکه امور باطل وانحرافي آن را نفي مي نمايد)، رواياتي که از معلي بن خنيس وارد شده و علامه هم آنها را تأييد ميکند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و اين روايتي که نقل شد هم به صورت نفي بِالکُلّ نبوده بلکه اسلام خرافاتي را محو کرده که آلوده به شرک بوده اند.
آيا مطلبي بي پايه و اساس ميتواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالم به آن توجه داشته باشند؟ اگر افراد فاسد و بي عقل به مسأله اي پنج هزار سال توجه کنند، مطلب ديگري است؛ ولي آيا ما ميتوانيم اثبات کنيم که در اين پنج هزار سال همه کساني که از نوروز حمايت کردند، افراد ناداني بوده اند؟ خير، اولاً ايرانيان مردمي هوشمند بودند و الان هم هوشمندي خود را به جهان نشان ميدهند، اين قرينه و کاشف است که در نوروز چيزهاي بسيار خوبي نهفته، پس در يک نظر ما به اين نتيجه ميرسيم که از ديدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد تأييد است .
مضمون روايت معلي بن خنيس چيست؟
ايشان در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفياب ميشود حضرت از وي ميپرسد که امروز چه روزي است؟ ايشان ميگويد من شنيدهام ايرانيان اين روز را جشن گرفته و به هم تبريک ميگويند و هديه ميدهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چيزهاي کهن است، نوروز روزي است که خداي تعالي با بندگان خود ميثاق بست و از آنها پيمان گرفت که غير از خدا را نپرستيده و براي او شريکي قائل نشوند، نوروز روزي است که خداي تعالي باد را آفريد روزي است که خداي تعالي زمين را خلق کرد و باران را ايجاد کرد، روزي است که غدير در آن صورت گرفت، نوروز روزي است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزي است که ابراهيم بتهاي قومش را شکست، نوروز روزي است که پيغمبر(ص) امير المؤمنين(ع) بر شانه هاي خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتي بود را بر زمين انداخته و آنها را خرد کردند.
در روايت ديگري مرحوم مجلسي نقل ميکند نوروز روزي است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسي در نوروز از خدا حاجتي طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند اين روايات قوي است و شيخ بهايي و ديگران براي شخصيت معلي بن خنيس و سند وي اهميت قائل هستند، وقتي في الجمله اين روايات را قبول کنيم، ميبينيم نوروز در نظر بزرگان ديني ما مثبت است.
نوروز روز دعوت به توحيد است
بنده به عنوان يک شهروند ايراني به نوروز افتخار ميکنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوريه 2010 ميلادي در سازمان ملل متحد، قطعنامه اي را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردين روز جهاني نوروز خواهد بود، اين افتخار ايران است، کسي نگويد که شرک را جهاني ميکنند، خير، ما توحيد را جهاني ميکنيم، وقتي روايات جلد 56 بحار را بررسي ميکنيم مي بينيم که نوروز روز دعوت به توحيد وتفکر در آفرينش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت واحسان ونيکي و... است ، بر اين اساس است که در سازمان ملل نوروز ايرانيان، به عنوان روز جهاني نوروز شمرده ميشود، يعني ما (از طريق نوروز )چه چيزي را به دنيا ثابت ميکنيم؟ پيام صلح و صميميت، اتحاد و انسان دوستي، حريت و آزادگي، خدا دوستي و حتي اهلبيت(ع) را ، منتهي ما وظيفه اي داريم که بگوييم نوروز ما اين چنين است، در حال حاضر گستره نوروز شامل ايران، هندوستان، کشورهاي قفقاز، آسياي ميانه و بخشي از مردم سوريه و عراق به خصوص قسمت هاي ترک نشين اين کشور ها مي باشد.
* گستره جغرافيايي نوروز پيام دارد
گستره جغرافيايي نوروز پيام دارد و پيام آن اين است که ما ميتوانيم جهان را به سوي صلح ببريم، اگر برخي چيزهايي که ما داريم آنها داشتند چه کارها که نمي کردند؟ ولي ما اين گونه عمل نمي کنيم ، پهنه جغرافيايي نوروز بسيار گسترده است و وقتي نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهاني را به دست ميآورد و در کشورهايي مثل چين و هندوستان براي نوروز اهميت قائل هستند ميتوانيم پيام صلح و نوع دوستي را از طريق اين روز به همه جهانيان برسانيم، سفراي ايران در کشورهاي ديگر و مبلغين ما که به قارهها و کشورهاي ديگر ميروند ميتوانند پيام نوروز را براي همه بيان نمايند، چون نوروز با طبيعت انسان سازگار است( چه آنهايي که مسلمان باشند وچه غير مسلمان ، نوروز را با زيبايي ها وخوبي هايي که دارد دوست مي دارند) اگر نوروز را با خوبي ها وزيبايي هايي که دارد به دنيا معرفي کنيم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ايران تبيين ميشود عاشق ايران نيز خواهند شد، همين مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به اين معني است که نوروز همراه با فرهنگ اصيل ايراني ثبت شده، بر سردر سازمان ملل شعر معروف سعدي را نوشته اند:
بني آدم اعضاي يکديگرند، که در آفرينش ز يک گوهرند،
خوب اين بيت شعر پيامي براي صلح و دوستي جهاني است.
در نوروز به چه اموري توجه کنيم؟
يکي از چيزهايي که در نوروز بايد به آن توجه شود، مسافرت است در شعري منسوب به امير المؤمنين(ع) آمده که
تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ في طَلَبِ الْعُلُى
وَسَافِرْ فَفِي الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِيشَة ٍ
وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَة ُ مَاجِدِِ
براي کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فايده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزي و دانش و آداب زندگي و هم نشيني با بزرگواران .
مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.
از وطن خود خارج شده و به مسافرت برويد براي چيزهاي با ارزش، مسافرت کنيد و در مسافرت پنج چيز نصيب شما ميشود، غم و غصه از بين ميرود، عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان هاي غير اسلامي در محيط شهر انسان را کلافه ميکند و روح و روان افراد را آزرده ميکند همه اينها عارضه دارد، اسلام ميفرمايد: مسافرت کنيد تا سالم بمانيد {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا يعني مسافرت کنيد تا سالم بمانيد. الدعوات (للراوندي) ،ص 76}، در اين شعر هم امير المؤمنين(ع) ميفرمايند در سفر پنج خاصيت وجود دارد يکي از آنها اينکه غم و غصه از بين ميرود، وقتي انسان يکسال در مکاني خاص حضور دارد، اگر در تعطيلات نوروز مسافرت نکند، چه ميشود؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آيت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظيم ميکند، ايشان فرمود: شما مسافرت کنيد حتي براي رفتن به يک امامزاده، يعني مسافرت اين قدر ارزش دارد و امام صادق(ع) فرمودند: مسافرت به سه نحو است، يکي مسافرت براي تحصيل، مسافرت براي زاد و توشه آخرتي، مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، دوم مسافرت براي تأمين معاش و همچنين مسافرت براي حلال، يعني تفرج و امور حلال.
آسيب شناسي نوروز
متأسفانه نوروز مواجه با برخي خرافات و آسيب هاست که بايد آنها را کنار بگذاريم، مثل فخر و مباهاتي که افراد نسبت به هم انجام ميدهند و يا ريخت و پاشهايي که صورت مي پذيرد و يا خداي نکرده موسيقي مبتذل يا جوک هايي که شخصيت افراد حتي غير مسلمانان را تخريب ميکند، لذا شوخي هايي که مربوط به اقوام بوده و به صورت پيامکي هم رد و بدل ميشود بايد کنار گذاشته شود.
ديگر مسائلي که بايد در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از صله ارحام، نظافت عمومي و اجتماع، پوشيدن لباس نظيف و نو، رفتن به زيارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتي روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترين لباسهايت را بپوش و از بهترين عطرها استفاده کن، هديه دادن در نوروز سفارش شده، زيارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده، ايجاد نشاط و سرور، آشتي دادن در نوروز، شکر گزاري از نعمات الهي مثل باران و طبيعت، تفکر در آفرينش، با هم بودن، گاهي خود با هم بودن برکاتي دارد، نوروز فرصتي است که خانوادهها ميتوانند در کنار هم باشند و عاطفه اي را که در ضميرشان است به همديگر نشان دهند، دعاي خير براي ديگران، خود نوروز تجديد قوا براي کار در طول سال است، خانه تکاني ظاهر و باطن است، نوروز شستشوي کينهها از سينه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچهها حق دارند که در نوروز برايشان لباس مناسب تهيه شود و به آنها عيدي داده شود.
(انواع آيت الله؟!)نوشته ر...
ما را در سایت (انواع آيت الله؟!)نوشته ر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 2nasimemarefata بازدید : 238 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1396 ساعت: 4:23